ترجمه: تغییر پیس. دستور العمل برای فاجعه.
ترجمه: در پنج Aprils. Wrecks خودرو و سقوط هواپیما.
ترجمه: همه هلاک خواهی. زندگی بهتر از طریق فاجعه.
ترجمه: نابود کننده. کشیش حوادث.
ترجمه: تحولات ناگهانی و عمده. رایحه.
ترجمه: مرده کندی. جراحی پلاستیک حوادث (آلبوم).
ترجمه: تخریب. فاجعه تعداد.
ترجمه: Devildriver. فاجعه قریب الوقوع.
ترجمه: Dimmu Borgir. تحولات ناگهانی و عمده کودکان.
ترجمه: سنگ سنباده. با همه حساب های امروز فاجعه بود.
ترجمه: هاوثورن ارتفاعات. فاجعه.
ترجمه: هاوثورن ارتفاعات. معرفی فاجعه آکوستیک.
ترجمه: متی خوب. در جهانی به نام فاجعه.
ترجمه: Mewithoutyou. فاجعه معرفی گردشگری.
ترجمه: Mewithoutyou. فاجعه گردشگری.
ترجمه: مالی تبر. حرف میزنم با حوادث انفرادی.
ترجمه: مالی تبر. حرف میزنم با حوادث.
ترجمه: جدیدی یافت افتخار. این فاجعه.