ترجمه: Katastroof. Ontdopingslied.
ترجمه: تغییر پیس. دستور العمل برای فاجعه.
ترجمه: در پنج Aprils. Wrecks خودرو و سقوط هواپیما.
ترجمه: Alistair گریفین. خانم کوچولو حوادث.
ترجمه: همه هلاک خواهی. زندگی بهتر از طریق فاجعه.
ترجمه: همه هلاک خواهی. زندگی بهتر از طریق انفرادی فاجعه.
ترجمه: همه هلاک خواهی. زندگی بهتر از طریق جیک فاجعه.
ترجمه: نابود کننده. کشیش حوادث.
ترجمه: بل و سباستین. پیشخدمت فاجعه عزیز.
ترجمه: Casiotone برای مادرم تنها. امشب یک فاجعه بود.
ترجمه: تحولات ناگهانی و عمده. رایحه.
ترجمه: تپه سرو. فاجعه.
ترجمه: مرده کندی. جراحی پلاستیک حوادث (آلبوم).
ترجمه: فاجعه. لمس تاریکی قرون وسطی.
ترجمه: فاجعه. Pastpresentforever.