ترجمه: Inxs. این بار.
ترجمه: جاناتان مایرز Rhys. معرفی این زمان.
ترجمه: جاناتان مایرز Rhys. این بار.
ترجمه: کین. This Is The Last Time.
ترجمه: Lostprophets. نمی تونم کفش بگیر فردا خوب خو به شما معرفی این صرفه جویی در وقت.
ترجمه: Lostprophets. نمی تونم کفش بگیر فردا خوب خو به شما این صرفه جویی در وقت.
ترجمه: مای. این بار آخرین بار است.
ترجمه: Mayday Parade. من قسم می خورم این بار منظورم این است.
ترجمه: Mest. این بار.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. علیه خوب -- نه به این معرفی زمان.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. مایک بازی باس -- من زمان آخرین چیزی مثل این که من رفتم به زندان.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. Bounderies عمومی -- معرفی Unnaamed در این زمان.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. زمان و از راه دور -- این برای شماست.
ترجمه: آقای بزرگ. بخت و اقبال Cdff این زمان.
ترجمه: خوب برو. شاید این بار.
ترجمه: پل Weller. این هیچ وقت معرفی.
ترجمه: پرتفریح. این بار.
ترجمه: اجتماعی تحریف. این بار انفرادی عزیزم.