ترجمه: در زیر 40 تابستان. باران.
ترجمه: 50 سنت. هنگامی که باران می آید هرچه.
ترجمه: در هکتار. گریه در باران.
ترجمه: A1. در اینجا می آید باران.
ترجمه: A1. قدم زدن در باران.
ترجمه: Enders آس و میلیون افراد مختلف. باران.
ترجمه: باران اسیدی. سرقت.
ترجمه: باران اسیدی. ترنس.
ترجمه: آدل. راست که باران.
ترجمه: Agaw Agimat. آفتاب و باران.
ترجمه: عامل نارنجی. آتش در باران.
ترجمه: اگنس Carlsson. شما باران.
ترجمه: Aiza Seguerra. باران مداوم.
ترجمه: آلبرت هاموند. هرگز در کالیفرنیا باران.
ترجمه: آلبرت هاموند. هرگز در کالیفرنیای جنوبی باران.
ترجمه: الکس لوید. گم شده در باران.
ترجمه: آلیس در زنجیر. باران وقتی که من بمیرم.
ترجمه: Altaria. از زنجیر و بندرها کردن معرفی باران.