ترجمه: تغییر پیس. معرفی خط قرمز نازک.
ترجمه: اروسمیث. رسم خط.
ترجمه: اروسمیث. مرتب کردن.
ترجمه: طاق دشمن. آخر خط.
ترجمه: انتقام Sevenfold. خطر خط.
ترجمه: اکسل رودی شلوغ. خط.
ترجمه: بد مذهب. خطوط بدبینانه.
ترجمه: کلاه فرنگی. خط پایین.
ترجمه: التماس کردن. بین خطوط.
ترجمه: فراتر از همه دلیل. خط ما بین معرفی قرعه کشی.
ترجمه: بیلی استعدادهای درخشان. خط و وزنه.
ترجمه: بیلی استعدادهای درخشان. از کجا خط.
ترجمه: قبیله بلک فوت. من به خط دارید؟.
ترجمه: خونریزی از طریق. در خط شن و ماسه.
ترجمه: Blessthefall. خط زیبا بین عشق و نفرت.
ترجمه: کیک. صف طولانی از ماشین.
ترجمه: تلفات. در خط مقدم.
ترجمه: کودکان از Bodom. بعد در خط.