ترجمه: مارماهی. ببر در تانک من.
ترجمه: دریاچه امرسون و پالمر. مخزن.
ترجمه: کمتر از جیک. قند در مخزن گاز شما.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. Bridgeport قساوت -- مسابقات آیا هیچ جایی در مخزن گاز.
ترجمه: پل گیلبرت. کامل تانک.
ترجمه: Pleymo. تانک باشگاه.
ترجمه: Seatbelts. مخزن.
ترجمه: خشم موجو. عمیق ماهی تانک تنظیمات کارخانه.
ترجمه: Tindersticks. مست تانک.