ترجمه: جیغ ویلهلم. چاقو چاقو چاقو.
ترجمه: همه هلاک خواهی. سلاح سرد به دورویی پاکسازی.
ترجمه: همه آمریکایی را رد کرد. چاقو بازگشت من.
ترجمه: هاوثورن ارتفاعات. از کجا می توانم چاقو من خودم را در معرفی گوش.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. رزمندگان سلسله 4 -- چاقو توده شریر.
ترجمه: سیاره کنف. زخم زدن.
ترجمه: Soilwork. سلاح سرد درام.
ترجمه: سلاح سرد به سوی غرب. سپیده دم.
ترجمه: سلاح سرد به سوی غرب. همه چیز را لمس می کنم.
ترجمه: سلاح سرد به سوی غرب. در راه خود را کاهش دهید.
ترجمه: سلاح سرد به سوی غرب. ذخیره خودتان.
ترجمه: سلاح سرد به سوی غرب. شرم.
ترجمه: سلاح سرد به سوی غرب. اون دور دورا.
ترجمه: خشم در داخل. عکاسی و چاقو.