ترجمه: پذیرفتن. فرزند فاحشه.
ترجمه: آمون Amarth. خدا پسر خود فاحشه مقدس.
ترجمه: بارون قرمز. مورچه ها.
ترجمه: Bathory. پدر به پسر.
ترجمه: بیتلز. مادر پسر طبیعت.
ترجمه: زیر کشتار. های جامعه معرفی پسر یکبار مصرف.
ترجمه: زیر کشتار. پسر های جامعه یک بار مصرف.
ترجمه: بین مدفون و من. پسر هیچ چیز.
ترجمه: بلوک حزب. نامه به پسر من.
ترجمه: بروس دیکینسون. پسر تفنگ.
ترجمه: Caifanes. در شب همه گربه ها خاکستری هستند.
ترجمه: کت استیونس. پدر و پسر.
ترجمه: طبیب قانونی. پسر Lilith.
ترجمه: احیای Creedence ویکی. پسر خوش شانس.
ترجمه: Cuca. درد.
ترجمه: کالبد شکافی. پسر عزادار.
ترجمه: الیوت اسمیت. پسر سام.
ترجمه: اریک کلاپتون. پسر و سیلویا.