ترجمه: Coverdale صفحه. احساس داغ.
ترجمه: سفر. احساس به این ترتیب هر زمان.
ترجمه: که. حس.
ترجمه: فرناندو Mathew الکترونیکی. من احساس.
ترجمه: چوبه دار. بیمار احساس مریضی.
ترجمه: و Kaco Neto. این حس که راز.
ترجمه: مواد. احساس از پیپر.
ترجمه: Meteadores. احساس از پیپر.
ترجمه: و رندی د لا محله یهودی نشین. احساس بلوک ازت.
ترجمه: Tchaime آیا Laime. احساس در برابر راز.
ترجمه: حفار. احساس من چه فکر.
ترجمه: سارا Farias. اعتراض به احساس تو.
ترجمه: پرسش خشم. احساس درد.
ترجمه: سوزش. پابلو پیکاسو.