ترجمه: بریگیته Fontaine. منع.
ترجمه: مغزها بد. توقیف شده در دی سی.
ترجمه: باشید لوکس دمیدن. عاشقان ممنوعه.
ترجمه: بلک سبث. ممنوع.
ترجمه: کودکان از Bodom. انفرادی ممنوع از بهشت.
ترجمه: کودکان از Bodom. ممنوع از بهشت معرفی.
ترجمه: کودن. ممنوع Roxy.
ترجمه: دوره گردی جانی و قطارهای باری. بدون والس خاطی.
ترجمه: مایکل Husiak. توقیف.
ترجمه: متفرقه. بازی های ممنوع.
ترجمه: پیتر و بچه ها تست لوله. ممنوع از میخانه.
ترجمه: موجب صرفه جویی در روز. ممنوع از رواق پشت.
ترجمه: سونات Arctica. جهانیان را فراموش کرده ام کلمات ممنوعه.
ترجمه: دائم الخمر. عشق ممنوعه.
ترجمه: سزار uled. عشق ممنوعه.
ترجمه: هیاهو Ajp. توقیف پیکسل.
ترجمه: جک بلک. شهد ممنوعه.
ترجمه: Killerpilze. رسوایی در منطقه ممنوع.