ترجمه: نانوا. پای گوشت خوک برای صرف چای.
ترجمه: چارلز Mingus. خداحافظ گوشت خوک کلاه پای.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. خطر -- خوک های گیاهی.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. خوک چکشی -- سرپرست اسپلیت.
ترجمه: چراغ خوراک پزی. خوک سودا (آلبوم).
ترجمه: چراغ خوراک پزی. ریز ریز کردن گوشت خوک.
ترجمه: چراغ خوراک پزی. لغو احکام صادره ی خوک کوچولو تصنیف کوچک.
ترجمه: باغبان سر بالایی. از آنجا که من کردم Porked.
ترجمه: بر آن بودن. خوک رول پنیر تخم مرغ.
ترجمه: Weezer. گوشت خوک و لوبیا.
ترجمه: Weezer. پست ها خوک ازت.
ترجمه: نی نی. ریز ریز کردن گوشت خوک.