ترجمه: تلفات. تلفات ارتش.
ترجمه: شهرستان و رنگ. اتلاف وقت.
ترجمه: روح جمعی. اتلاف وقت.
ترجمه: شمارش کلاغها. او به هیچکی نزدیک می خواهم.
ترجمه: تاریک ترین ساعت. تلفات قابل دسترس.
ترجمه: صفحه اعترافی. سریع از دست دادن امید.
ترجمه: قوانین حقوقی سخت و بی رحمانه. چشم انداز از دست دادن.
ترجمه: گروه الی جوان. خیلی نزدیک کن انفرادی.
ترجمه: الویس پریسلی. شنوا ای خدای من به تو.
ترجمه: امپراتور. از دست دادن و نفرین Reverance.
ترجمه: امپراتور. از دست دادن و نفرین تعظیم.
ترجمه: Glassjaw. جهان وطن از دست دادن خون.
ترجمه: Glassjaw. جهان وطنی Bloodloss.
ترجمه: Gojira. سنگین ترین ماده جهان.
ترجمه: عروسک گو گو. دختر درست در کنار من.
ترجمه: مردان گ. اجازه Nias نزدیک به من.
ترجمه: من می توانم یک نیفتید مانند Nobodys کسب و کار را تشکیل می دهند. اما زمانی که همکار کوچک آمد نزدیک و دور قرار دهید که هر دو دستش از ...
ترجمه: جک جانسون. از دست دادن کلید.