ترجمه: پذیرفتن. تا حد.
ترجمه: Devotchkas. تحت فشار قرار دادند را به حد مجاز.
ترجمه: ایگلز. آن را به حد.
ترجمه: Helloween. بطور عمد محدود سرآغاز دوره مقدماتی در الف.
ترجمه: جولین Dore. محدوده.
ترجمه: متفرقه تلویزیون. بیرونی محدوده تم.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. Writhen -- محدود.
ترجمه: Udo. بدون محدودیت.
ترجمه: 2 نامحدود. بدون محدودیت.
ترجمه: من هستم غول. محدوده شهر.
ترجمه: دهکده. Limitate.
ترجمه: بدون محدودیت. لعنت به مدرسه.