ترجمه: اضافه کردن. شاید.
ترجمه: آلکالاین سه نفری. شاید بد آتش بگیر.
ترجمه: پرسش اسکندریه. من یک بار شاید شاید شاید شاه کابوی.
ترجمه: بادی هالی. شاید عزیزم.
ترجمه: چت اتکینز. Maybelle.
ترجمه: دیپ پرپل. شاید لئو من.
ترجمه: جان Frusciante. شاید.
ترجمه: Killwhitneydead. شاید مرگ هدیه ای است.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. بازمانده ظهور -- آیا او شاید.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. بپوشید بهترین -- شاید خود را تنها من.
ترجمه: Mylene کشاورز. شاید شما.
ترجمه: Nobuo Uematsu. شاید من همون شیر.
ترجمه: پل گیلبرت. شاید بد فردا مرگ.
ترجمه: پل گیلبرت. شاید لئو من.
ترجمه: پل مک کارتنی. شاید شگفت زده من.
ترجمه: فلفل تند قرمز داغ. شاید.
ترجمه: روری گالاگر. شاید من.
ترجمه: عقرب. شاید من شاید تو.