ترجمه: آلیس در زنجیر. صندلی عصبانی آکوستیک.
ترجمه: عصبانی جانبازان. او گفت.
ترجمه: عمد. شعر برای درد شمشیر برای خشم.
ترجمه: ضد پرچم. عصبانی جوان و فقیر.
ترجمه: بلک سبث. عصبانی قلب.
ترجمه: کاترین. بد نام کردن سازمان حفاظت محیط زیست را تشکیل می دهند جان عصبانی.
ترجمه: Matchbox بیست. خشمگین.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. تاریخ و زمان آخرین هرج و مرج -- پشت چشم عصبانی.
ترجمه: ناخوش فرشته. طلوع عصبانی.
ترجمه: آلیس کوپر. صندلی عصبانی آکوستیک.
ترجمه: آلیس در زنجیر. عصبانی Chairzip.
ترجمه: Gluters. خشم Gluteur.