ترجمه: Manterra. Bengang.
ترجمه: Afi. نگه داشتن از نور مستقیم آفتاب مستقیم.
ترجمه: اندرو پرنده. چطور میخوای بهشون پایین نگه دارید در مزرعه.
ترجمه: سیاه و سفید آزمایشگاه. از خودم بیدار.
ترجمه: کور نگهبان. بد نگه داشتن حلقه.
ترجمه: برندن بنسون. آیا آن را نگه دارید.
ترجمه: Caliban. من حاضر به در معرفی زندگی نگه دارید.
ترجمه: چستر. نگه داشتن قطار.
ترجمه: چاک Wicks. نگه دارید که فکر.
ترجمه: کف زدن دست شما بگو آره. مادر شما معتاد حاکمان وحشت نگه داشتن آن در هوا و سوزاندن.
ترجمه: تست تصادف Dummies. نگه داشتن درب ظرف را در چیزهایی که.
ترجمه: Deftones. داشتن و برگزاری.
ترجمه: Didi94. سعی کنید راز من.
ترجمه: دان Mclean. داشتن و برگزاری.
ترجمه: آغوش. نگهداری.
ترجمه: شرکت شهرکهای گریلی. نگه داشتن گرما در داش.
ترجمه: Hammerfall. نگه دارید سوزاندن شعله.