ترجمه: دف اصلی موسیقی. اجازه دهید آن را برو.
ترجمه: لیمپ بیزکت. اجازه دهید آن را برو.
ترجمه: بلندی. اجازه دهید آن را برو.
ترجمه: واحه. برو بیارش بیرون.
ترجمه: واحه. برو اجازه آن را زنده.
ترجمه: خوب برو. بگذار باران معرفی این.
ترجمه: سیام شید. اجازه دهید آن را برو.
ترجمه: 4tune. بزار ادامه پیدا کنه.
ترجمه: تخته سنگ ساحلی در جزیره کمال و Savci یاسین. اجازه دهید آن را برو.
ترجمه: کمال یاسین جزیره کوچک Savci. اجازه دهید آن را برو.
ترجمه: او. موسیقی رها کنم که بره.