ترجمه: بالاتر از قانون. در نهایت آن را راست کردم.
ترجمه: بالاتر از قانون. عکس از آنچه بود.
ترجمه: سیاه زخم. من هستم انفرادی قانون.
ترجمه: سیاه زخم. من دارم در قانون.
ترجمه: سیاه زخم. من هستم با قانون.
ترجمه: ضد جایی لیگ برتر فوتبال. اجازه می دهد که فرار از قانون.
ترجمه: اکسل رودی شلوغ. مبارزه با قانون.
ترجمه: رایس Txarrak. قانون شکنی.
ترجمه: پرچم سیاه. پیچ قانون.
ترجمه: بلک سبث. ساز قانون.
ترجمه: فولر بابی چهار. من جنگیدند قانون.
ترجمه: لوازم. جود لا و یک ترم در خارج.
ترجمه: لوازم. جود لا و یک ترم در خارج آکوستیک.
ترجمه: لوازم. جود لا و ترم در خارج آکوستیک.
ترجمه: برخورد. من جنگیدند قانون.
ترجمه: Darkthrone. از آن متنفرم قانون است.
ترجمه: مرده کندی. من جنگیدند قانون.
ترجمه: دیپ پرپل. قانون نانوشته.