ترجمه: سرمازدگی. الت تشنج و اضطراب.
ترجمه: مسیحی مرگ. روحانی گرفتگی عضلات.
ترجمه: گرفتگی عضلات. همه زنان بد.
ترجمه: گرفتگی عضلات. نمی تونم پیدا کنی ذهن من.
ترجمه: گرفتگی عضلات. جوجه.
ترجمه: گرفتگی عضلات. تب.
ترجمه: گرفتگی عضلات. ماده چسبنده و لزج پهن گو.
ترجمه: گرفتگی عضلات. بشر پرواز.
ترجمه: گرفتگی عضلات. من نمی تونم به سختی آن ایستاده.
ترجمه: گرفتگی عضلات. من نمی تونم به سختی آن را معرفی غرفه.
ترجمه: گرفتگی عضلات. من می خواهم در شلوار خود را دریافت کنید.
ترجمه: گرفتگی عضلات. من گرگینه نوجوان بود.
ترجمه: گرفتگی عضلات. من گرگینه الکترونیکی نوجوان بود.
ترجمه: گرفتگی عضلات. من همون تنگ.
ترجمه: گرفتگی عضلات. درست است که آن آهنگ.
ترجمه: گرفتگی عضلات. مانند یک دختر بد باید.
ترجمه: گرفتگی عضلات. عشق من.
ترجمه: گرفتگی عضلات. میانگین ماشین.
