ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. Koop -- نیروهای سولو و گفتم.
ترجمه: خرید. بیا پیشم.
ترجمه: کمپ. من می توانم خرید شما.
ترجمه: Annegarn. خانه برای فروش.
ترجمه: انبار. خرید در اواخر.
ترجمه: آستور پیازولا. فروش جزء فونز.
ترجمه: Blindside. مرگ خرید.
ترجمه: لوازم. خرید یک عروس.
ترجمه: لوازم. خرید معرفی عروس.
ترجمه: تابوت فروشندگان. بد است که برای خرید دلار.
ترجمه: Clannad. Lish جوان خرید جاروب -.
ترجمه: کوکو روزی. هنوز برای فروش.
ترجمه: دیوید بویی. بیا و خرید اسباب بازی های من.
ترجمه: برق شش. من به خرید مواد مخدر.
ترجمه: Everclear. من به شما خرید.
ترجمه: Everclear. من به شما یک زندگی جدید خرید.
ترجمه: Everclear. من به شما یک زندگی جدید 3 خرید.
ترجمه: فرانک زاپا. رودی نمیخواد خرید Yez بنوشید.