ترجمه: نهر. رسیدن به افق.
ترجمه: آنتونی سبز. کودک عزیز من دارم میرم که به شما داده شده در حال مرگ رسیدن.
ترجمه: Avantasia. دسترسی برای نور.
ترجمه: فروغ. برای رسیدن افق.
ترجمه: کریمسون مهتاب. وقتی تاریکی از دسترس نیست ، آیا می توانم معرفی.
ترجمه: مراسم تشییع جنازه برای دوستان. دور از دسترس.
ترجمه: بلند شدن کودکان و نوجوانان. دور از دسترس.
ترجمه: Inme. فر رسیدن.
ترجمه: آهن دوشیزه. برقراری ارتباط.
ترجمه: جیمز Labrie. کمی خارج از رسیدن به انفرادی.
ترجمه: بازی های متفرقه کامپیوتر. شین Megami Tensei شخصیت 4 -- رسیدن به حقیقت.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. جسی مناسب -- برای رسیدن ستاره.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. مکاشفه -- در دسترس.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. سعی میکنی 2 رسیدن -- برای همیشه لطفا برای هرگز.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. سعی میکنی 2 رسیدن به -- یک وبلاگ دیگر زندگی.
ترجمه: موبی. بدین زمانی که من برای رسیدن به من هفت تیر.
ترجمه: Queensryche. رسیدن به.
ترجمه: ریچی Kotzen. دسترسی بیمار وجود دارد معرفی می شود.