ترجمه: آلیس در زنجیر. مرد در انفرادی جعبه.
ترجمه: آلیس در زنجیر. Man In A Box.
ترجمه: آمونیاک. در جعبه.
ترجمه: مجموعه جعبه. سردتر کوچولو.
ترجمه: تاپس جعبه. گریه مانند تولد یک نوزاد.
ترجمه: اسم حیوان دست اموز. جعبه من در جعبه.
ترجمه: شهرستان و رنگ. جسم در یک جعبه.
ترجمه: مقدار بزرگ و زیاد. مجوز از جعبه غلات.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. گریه می کند از فرشته دات کام -- در خارج از کادر.
ترجمه: بدون شک. به دام افتاده در جعبه.
ترجمه: ردیوهد. ساردین Packt مانند جعبه قلع Crushd.
ترجمه: کشیش حرارت هورتون. تنها بخاطر چیزهائی خرج شب در جعبه.
ترجمه: مورد استفاده. جعبه ای کامل از شیء تیز.
ترجمه: مورد استفاده. جعبه پر از اشیاء شارپ.
ترجمه: مورد استفاده. جعبه پر از اشیاء شارپ زنده.
ترجمه: مورد استفاده. جعبه کامل نوک تیز.
ترجمه: مورد استفاده. جعبه اشیاء تیز.
ترجمه: دالاس سبز. جسم در یک جعبه.