ترجمه: آتش بازی. چراغهای جلو مانند الماس نگاه.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. تسبیح.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. شاد در معرفی عشق.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. که من فقط.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. من میدانم.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. اگر عینک برای من نیست.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. ایالتهای غرب میانه خاک.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. مادر به من معرفی طلایی را تشکیل می دهند.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. مادر مرا طلایی.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. مقاله بگ.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. خطوط موازی.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. در اجرای برگشت.
ترجمه: اعزام. چراغهای جلو.
ترجمه: چراغهای جلو. جایگزین مقیاس چند تکه.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. برنامه ای برای خروج -- چراغهای جلو و تفریحات شبانه.
ترجمه: نه سیاه کوه های آلپ. چراغهای جلو.
ترجمه: ردیوهد. خرگوش در چراغهای جلو شما.
ترجمه: برگرد نظریه. کشتن چراغهای معرفی.