ترجمه: Froz. زیبایی و وحش.
ترجمه: Froz. به من اجازه رفتن من به تو فکر میکنم.
ترجمه: Froz. Rescátame.
ترجمه: Afi. هنگامی که می شنود منجمد خاک های بیشتر بهار یاس خشم و ناامیدی ذوب شده.
ترجمه: Afi. خاک قلب یخ زده یک بار دیگه با بهار یاس خشم و ناامیدی چمن.
ترجمه: Afi. خاک قلب یخ زده یک بار دیگه با بهار یاس خشم و Hoplessness چمن.
ترجمه: Afi. قلب یخ زده جامد هنگامی که بیشتر بهار یاس خشم و ناامیدی ذوب شده.
ترجمه: Alexz جانسون. یخ زده.
ترجمه: Altaria. قلب یخ زده.
ترجمه: Birdflesh. رقص در کویر یخ زده.
ترجمه: Buckethead. مغزها منجمد بگو نه قصه.
ترجمه: بوفالو تام. دریاچه یخ زده.
ترجمه: کلیسای جامع. منجمد معرفی خلسه.
ترجمه: Celldweller. منجمد انفرادی.
ترجمه: Celldweller. یخ زده.
ترجمه: کودکان برخورد. ارتش منجمد.
ترجمه: Chimaira. منجمد در زمان.
ترجمه: زنده ماندن در حدود. نهر یخ زده.