ترجمه: آلیسون. Fragil.
ترجمه: آلیسون. Fragil (نگارش 10).
ترجمه: لعنت و تکفیر. رویاهای شکننده.
ترجمه: Bachman اوردرایو ترنر. هنوز شکننده معرفی.
ترجمه: Bachman اوردرایو ترنر. هنوز شکننده.
ترجمه: Bodyjar. شکننده شادی.
ترجمه: Bto. هنوز شکننده.
ترجمه: کنترل ممنوع. هنر شکننده معرفی وجود.
ترجمه: کریگ کلیتون. مفهوم شکنندگی.
ترجمه: دلتا گودرم. شکننده.
ترجمه: دپش مد. شکننده قدرت.
ترجمه: بخش Minuscula. فورت را وارد کنید Fragil قهوهای مایل به زرد قهوهای مایل به زرد.
ترجمه: Finkelstiens. شکننده.
ترجمه: خدا فضانورد. شکننده زنده.
ترجمه: لا Renga. Más Fragil د لا Locura.
ترجمه: جای خالی کویل. شکننده.
ترجمه: ماریا منا. شکننده.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. کلون شکننده -- آیا تا به حال.