ترجمه: غلاف. اجرای صداها.
ترجمه: گره زود گشا. اجرا.
ترجمه: انداخته. اجرای همه آنها را.
ترجمه: دیو مک کورمک. من دارم به اجرای سال سابق دوست پسر.
ترجمه: برادران خون. من اول در اعدام در ملاء عام بوسه.
ترجمه: مردان بویز دوم. آب اجرا می شود خشک.
ترجمه: اثر پروانه ای. معرفی همه اجرا می شود.
ترجمه: اثر پروانه ای. همه اجرا می شود.
ترجمه: روح جمعی. اجرای.
ترجمه: محترم و چراغهای جلو. در اجرای برگشت.
ترجمه: مرگ در ماه دسامبر. هیچ چیز نا امیدی بیش از یک راه آسان برای اجرای آکوستیک.
ترجمه: Decemberists. بلوز اجرا بازی زنده.
ترجمه: مختل. اجرای.