ترجمه: 311. موسیقی ساکن.
ترجمه: آمون Amarth. به نظر می رسد که در آن مرگ ساکن.
ترجمه: Gojira. کجا اژدها ساکن.
ترجمه: جیسون بکر. شهرنشینی در انبار.
ترجمه: جو Satriani. شهرنشینی در آستانه معرفی.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. غرق شده در اقیانوس -- شهرنشینی خرک.
ترجمه: Psycroptic. زیر زمین ما ساکن.
ترجمه: Rootlifter. ساکن شدن.
ترجمه: استیو مفت. بازگشت ساکنان زمین.
ترجمه: انداخته. جایی که هیچ زندگی Dwells.
ترجمه: ون موریسون. شهرنشینی در آستانه.
ترجمه: 311. دان ساکن.