ترجمه: معماران. شما اصلا پیاده روی به دور از بریدن اندام.
ترجمه: جانوری که همجنس خود را میخورد مرده. Dismembered و مورد تعرض قرار.
ترجمه: لاشه. ضیافت در قتل عام Dismembered.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. تابوت باغ.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. مجموعه توسط خون.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. رویای قرمز.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. خواب دیدن در معرفی قرمز.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. Hallucigenia.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. من آنها را دیدم مرگ.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. در مرگ خواب.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. قتل شفقت.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. زندگی یکی دیگر از شکل غم و اندوه.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. زنده بمانم برای ترس از درد.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. مربوط به انسان گریزی.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. Nenia.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. آتش.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. نادیده گرفتن از اورتور.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. فانتوم از سوگند.