ترجمه: داغ مدار راد. ساکن شدن.
ترجمه: جیسون بکر. شهرنشینی در انبار.
ترجمه: بی خیال. مرطوب مرطوب ساکنان کس.
ترجمه: بکر. شهرنشینی در انبار.
ترجمه: جو. من ساکن.
ترجمه: اسماعیل Serrano. آلفا قنطورس - ساکنان یافتن پروب.
ترجمه: زمستان محله های جانوران. سرنوشت مقیم.
ترجمه: آهنگ از فیلم و کارتون. من در نوشید بهار توس جنگل شیره... (فیلم "سرنوشت مقیم").