ترجمه: امکان دسترسی وجود ندارد. ایمنی.
ترجمه: نابود کننده. رد.
ترجمه: سیاه زخم. نمیخواهد محروم شود.
ترجمه: Biohazard. عشق ممنوع.
ترجمه: خون برای خون. رستگاری ممنوع.
ترجمه: Bloodsoaked. وجود ممنوع.
ترجمه: بانی Raitt. نخواهم ممنوع.
ترجمه: Chicosci. وقتی که پرواز ممنوع.
ترجمه: کنترل ممنوع. باور.
ترجمه: کنترل ممنوع. شکستن شکسته.
ترجمه: کنترل ممنوع. مصرفی.
ترجمه: کنترل ممنوع. تقلیل دادن.
ترجمه: کنترل ممنوع. انتظار غیر منتظره.
ترجمه: کنترل ممنوع. هنر شکننده معرفی وجود.
ترجمه: کنترل ممنوع. اگر چه.
ترجمه: کنترل ممنوع. وقتی روی لینک می شود گم شده.
ترجمه: دورویی. درخواست ممنوع.
ترجمه: نیل یانگ. موسیقی محروم شود.