ترجمه: پس از دفن. کاهش افت فشار.
ترجمه: Bjork. اعلام استقلال.
ترجمه: Nofx. افت.
ترجمه: من اعلام جنگ. در میان خونریزی.
ترجمه: من اعلام جنگ. خفگی.
ترجمه: من اعلام جنگ. همانطور که آنها رایت زنده.
ترجمه: من اعلام جنگ. نابود ضعیف.
ترجمه: من اعلام جنگ. یخ زده یا نه من اهمیتی نمی دم.
ترجمه: من اعلام جنگ. فاک ادعای خود را در.
ترجمه: من اعلام جنگ. در حال حاضر نا امیدی برای رفتن به معروف.
ترجمه: من اعلام جنگ. Nworb Ydoc.
ترجمه: من اعلام جنگ. رودلف گوزن شمالی قرمزی بینی.
ترجمه: من اعلام جنگ. از طریق چشم قاتل.
ترجمه: من اعلام جنگ. فریاد ترفند Dat.
ترجمه: سمفونی شمالی. و کاهش سنگ.