ترجمه: Fairport کنوانسیون. اگر شما باید بروید.
ترجمه: بچه همسایه. و منتظر مانده بوده ام برای شما.
ترجمه: هری نیلسون. در درب خانه من.
ترجمه: جک ل. بندر آمستردام.
ترجمه: Matchbook رمانتیک. داستان یک دختر تحت پوشش.
ترجمه: دربان. انبوهی از شبح.
ترجمه: Caio و Rossy. درب جلو.
ترجمه: Fairport کنوانسیون. دکتر از Physick.
ترجمه: Gerardo Peña. من به ارمغان آورد زمستان.
ترجمه: پدر روحانی Fábio د ملو. من دروازه ورودی و پلی اتیلن.
ترجمه: پادرس. Fábio د ملو -- من و دروازه ورودی دعا.
ترجمه: واقعا. شما حمل بدون عشق و در تو.