ترجمه: جسم جامد و سخت تبادل نظر. رویای برای درهم شکستن.
ترجمه: Afi. سرطان زا لهشدگی.
ترجمه: سیاه زخم. له شدن.
ترجمه: Attiley. 3 لهشدگی دوره.
ترجمه: خون دادند. له اول خود را.
ترجمه: راهزنان BMX. Kylies لهشدگی ما در کردم.
ترجمه: بون جووی. له (آلبوم).
ترجمه: بروس اسپرینگستین. له بر شما.
ترجمه: Buckcherry. شکسته.
ترجمه: بودا لهشدگی. ما انتظار داریم که به شکست منجر میشود.
ترجمه: جانوری که همجنس خود را میخورد مرده. خرد خوار.
ترجمه: برخورد. 1 2 لهشدگی بر شما.
ترجمه: برخورد. 1-2 لهشدگی بر شما.
ترجمه: Cocksuckers. Crushy فرش موش صحرایی.
ترجمه: کانر. Crushin هر چیزی که من برای نقطه شکستن زنده.
ترجمه: له شدن. به اندازه کافی بد.
ترجمه: له شدن. همه چیز امشب معرفی.
ترجمه: له شدن. پادشاه برای یک روز.