ترجمه: کنترل ممنوع. باور.
ترجمه: کنترل ممنوع. شکستن شکسته.
ترجمه: کنترل ممنوع. مصرفی.
ترجمه: کنترل ممنوع. تقلیل دادن.
ترجمه: کنترل ممنوع. انتظار غیر منتظره.
ترجمه: کنترل ممنوع. هنر شکننده معرفی وجود.
ترجمه: کنترل ممنوع. اگر چه.
ترجمه: کنترل ممنوع. وقتی روی لینک می شود گم شده.
ترجمه: Sektor7. کنترل ممنوع.