ترجمه: تشک. حکم.
ترجمه: تشک. عسل.
ترجمه: تشک. من می خواهم.
ترجمه: تشک. تنها راه.
ترجمه: Rosendo. همانطور که منقار از تشک.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. موسی و عیسی ماهی -- دختر تشک بادی.
ترجمه: Postgirobygget. تشک بادی.
ترجمه: رنزو Arbore. تشک.
ترجمه: Sourpuss. تشک.
ترجمه: سی آ اف 33. لحاف Katt.
ترجمه: و Inhan Cascatinha. کار سرهم بندی.