ترجمه: در برابر همه مقامات. مرمت هرج و مرج و سفارش.
ترجمه: خون برای خون. هرج و مرج.
ترجمه: مگادث. معتاد به هرج و مرج.
ترجمه: مگادث. دیالکتیک هرج و مرج.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. قربانی هرج و مرج -- اعتماد.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. هرج و مرج سازمان یافته -- آن را همه می آید Outin پایان.
ترجمه: فرزند. زندگی در هرج و مرج.
ترجمه: بی حس کردن. عشق و هرج و مرج.
ترجمه: تعداد هرج و مرج. سکس و خشونت.
ترجمه: Zao. مراسم رژه با هرج و مرج.
ترجمه: گردباد. هرج و مرج Deathcult.
ترجمه: 311. از هرج و مرج.
ترجمه: 4 - پوسته. هرج و مرج.
ترجمه: هرج و مرج Rabak. کلاس.
ترجمه: هرج و مرج Rabak. قاضی هق هق.