ترجمه: هنگامی که زندگی را فراموش کرده اید. با ضربات بی رحم.
ترجمه: هوا برد. دینامیت من به آسمان تو پر ضربه و غم دریافت بله بعد از نیمه شب.
ترجمه: Atreyu. دمیدن.
ترجمه: چشم به هم زدن 182. ضربه فرصت های شغلی.
ترجمه: باب دیلن. دمیدن در باد.
ترجمه: شکستن بنیامین. ضربه مرا با خود ببر.
ترجمه: جاویدان. ضربات تراژدی در افق.
ترجمه: آهن دوشیزه. هنگامی که باد وحشی میوزد.
ترجمه: قاتلان. ضربه فلج کننده.
ترجمه: منووار. ضربه بلندگو شما.
ترجمه: بازی های متفرقه کامپیوتر. فرمان و تسخیر هشدار قرمز 2 آن منفجر کردن.
ترجمه: بازی های متفرقه کامپیوتر. فرانک Klepacki -- هشدار سرخ 2 -- ضربه آن را.
ترجمه: بازی های متفرقه کامپیوتر. تپه خاموش -- ضربه برگشت.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. Freakuen - ž -- به کار ضربه.
ترجمه: آقای بزرگ. داره شروع میشه کجا ضربات باد.
ترجمه: بمب آتشزا مرگ. ضربات به بدن.
ترجمه: Nofx. بنی تا Blowed کردم.
ترجمه: ردیوهد. پف کردن.