ترجمه: آث دی سی. منفجر کردن شما ویدیوئی (آلبوم).
ترجمه: باند کاراگاه. آسانسور سر خود را تا بالا و ضربه مغزها از شما.
ترجمه: باند کاراگاه. آسانسور سر خود را تا بالا و ضربه مغزها شما را زنده.
ترجمه: بمبئی باشگاه دوچرخه. حلقه را مثل برگ مرده و برو از کجا ضربات باد.
ترجمه: جان دنور. منفجر کردن تلویزیون تماشا کنید.
ترجمه: متری. بزرگ شوند و ضربه دور.
ترجمه: بازی های متفرقه کامپیوتر. فرمان و تسخیر هشدار قرمز 2 آن منفجر کردن.
ترجمه: بازی های متفرقه کامپیوتر. فرانک Klepacki -- هشدار سرخ 2 -- ضربه آن را.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. منفجر کردن قلب من و خفه کردن بر روی قطعات -- صعود خیره.
ترجمه: Mogwai. من تو را دوست من می خواهم برای منفجر کردن مدرسه خود.
ترجمه: Nofx. بنی تا Blowed کردم.
ترجمه: Soundgarden. منفجر کردن جهان خارج.
ترجمه: منفجر کردن. رنگین کمان.
ترجمه: منفجر کردن جهان خارج. Soundgarden.
ترجمه: ج کول. منفجر کردن.
ترجمه: جان Prine. منفجر کردن شما.