ترجمه: بارلو دختر. مزمور 73 از خدایان من به اندازه کافی.
ترجمه: Berurier سیاه. Baston.
ترجمه: بهتر از عزرا. فقط یک روز.
ترجمه: سیاه کلید. فقط گرمای کوچولو.
ترجمه: Blindspott. فقط می دانم.
ترجمه: کریس تاملین. کافی.
ترجمه: له 40. خو به توقف فقط برای جنگل سبز برو.
ترجمه: Cueshe. فقط بمان.
ترجمه: Devildriver. فقط اجرای.
ترجمه: مختل. کافی.
ترجمه: شماره 5 سابق. فقط برگشت بنشینید یا آرام بگیرید.
ترجمه: هارد فایرفاکس. فقط برای با تو بودن.
ترجمه: جو Satriani. کافی است نگاه.
ترجمه: جان Frusciante. به اندازه کافی از من.
ترجمه: دوره گردی جانی و قطارهای باری. سیاست من گه مقدس فقط کات باز دست من در بطری های شکسته.
ترجمه: کمتر از جیک. ریچارد آلن Georgeno خود را تنها Cheez.
ترجمه: لوسیو Battisti. فقط کمی برای عشق.
ترجمه: لوسیو Dalla. شما نمی تواند به اندازه کافی.