ترجمه: بیدار. مسائل جنسیتی.
ترجمه: الهیات تخریب. دارای جای خواب است بیدار.
ترجمه: راه راه آزادی. بیدار.
ترجمه: در زیر 40 تابستان. بیداری.
ترجمه: همه هلاک خواهی. بیدار خیال.
ترجمه: Antagony. بیداری.
ترجمه: بیدار شدن. پیشرفت با مجازات.
ترجمه: بیدار شدن. سکوت پر سر و صدا.
ترجمه: Caliban. بیداری.
ترجمه: کریس تاملین. بیداری انفرادی.
ترجمه: کریس تاملین. بیداری.