ترجمه: اشلی سیمپسون. در یکی دیگر از معرفی زندگی.
ترجمه: اشلی سیمپسون. در یک زندگی.
ترجمه: اندامهای کسی را بریدن. زندگی یکی دیگر از شکل غم و اندوه.
ترجمه: آهن دوشیزه. یک زندگی.
ترجمه: آهن دوشیزه. یکی دیگر از زندگی.
ترجمه: جنیفر لاو هیوت. در یک زندگی.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. دوستان شما تا به حال هرگز -- فقط یک زندگی.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. سعی میکنی 2 رسیدن به -- یک وبلاگ دیگر زندگی.
ترجمه: Relient ک. بود بار دیگر هم در زندگی من وجود دارد.
ترجمه: Veronicas. در یک زندگی.
ترجمه: چشم سوم. یک زندگی.
ترجمه: اشعه گاما. هیچ غریبه یکی دیگر از روز در زندگی.
ترجمه: مدینه دریاچه. در یک زندگی.
ترجمه: جم. زندگی یکی از مرگ یکی دیگر از.
ترجمه: Untuched. نوع دیگری از زندگی.