ترجمه: Afi. شش تا هشت.
ترجمه: در برابر من. هشت ساعت خواب کامل.
ترجمه: آمون Amarth. صدا از هشت سم.
ترجمه: Ataris. هشت نفر از نه.
ترجمه: بارت گروه کلاغ. قانون شکن.
ترجمه: باب اشنایدر. هشت.
ترجمه: کلاچ. هشت برابر بیش از اکتبر دوشیزه.
ترجمه: فرقه. قانون شکن.
ترجمه: دیوید بویی. هشت خط شعر.
ترجمه: Dionisio Aguado. هشت درس.
ترجمه: Glassjaw. هنگامی که یکی از هشت می شود دو صفرها.
ترجمه: گریم مرداب. در هشت سال.
ترجمه: Hammerfall. Heeding انفرادی تماس.
ترجمه: Hammerfall. Heeding تماس.
ترجمه: جیک اوون. معرفی هشت سوار دوم.
ترجمه: جو Satriani. هشت گام معرفی.
ترجمه: یوهان سباستین باخ. BWV 1080 -- کانن Contrapunctus دوازدهم هشتم.
ترجمه: منووار. قانون شکن.