ترجمه: تغییر پیس. می دانم که یکی می داند.
ترجمه: Afi. بگیر یک داغ.
ترجمه: Bodyjar. یک در میلیون.
ترجمه: تاریک ترین ساعت. با هزاران کلمه حرف بزنی ، ولی یکی از.
ترجمه: Helloween. یک میلیون به یک.
ترجمه: جوناس برادرز. یک روز در یک زمان.
ترجمه: جردین اسپارکس. یک گام در یک زمان.
ترجمه: متفرقه کریسمس. نا امیدی متوسط یک آقای Grinch.
ترجمه: دارونما. یکی از نوع.
ترجمه: Relient ک. تنها چیزی که بدتر از ضرب و شتم یک اسب مرده شرط بندی بر روی یک.
ترجمه: اجرای اجرای بچه. یک در میلیون.
ترجمه: تگزاس دلیل آن این است. جک با یک چشم.
ترجمه: که. در حالی که یکی از سریع الانم اون دور زنده.