ترجمه: Fionn ریگان. قرار دادن یک پنی در اسلات.
ترجمه: رئیس Automatica. ضرب و شتم قلب نوزاد.
ترجمه: رئیس Automatica. عکاسی در برگشت.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. توطئه Autoplay -- از کجا چیزی به هیچ چیز ماندنی نیست.
ترجمه: روری گالاگر. ماشین لباسشویی خود کار.
ترجمه: اتوماتیک. Hightide در خیابان کارولین.
ترجمه: اتوماتیک. در معرفی کوه.
ترجمه: اتوماتیک. نگه داشتن چشم شما پوست کنده.
ترجمه: اتوماتیک. را فراموش کرده اید در صفحه اصلی.
ترجمه: اتوماتیک. در معرفی کمپین نوین.
ترجمه: اتوماتیک. در دنباله کمپینگ.
ترجمه: اتوماتیک. بدین اون چی گفت.
ترجمه: ترجمه های ماشین. او می پوشد ماسک.
ترجمه: سقط Dayglo. مامان من با خودکار کشته شدند.
ترجمه: مرگ به محض ورود. چنگ زدن به صورت خودکار.