ترجمه: تمام وقت کارفرمایی. برنامه های دریافت مجتمع.
ترجمه: بن برابر پنج. موسیقی تغییر برنامه های شما.
ترجمه: بیلی پرستون. بدین راه آن برنامه ریزی شده خدا.
ترجمه: بلوک حزب. برنامه های صوتی.
ترجمه: بمب صنعت موسیقی. شخص با دریافت برنامه.
ترجمه: چشمان روشن. ساخت برنامه ای برای عشق من.
ترجمه: Chicosci. نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر.
ترجمه: کلم ادم عوام فریب. برنامه هم زشت تر از شما.
ترجمه: فرانتس فردیناند. تاریک نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر.
ترجمه: Goldspot. احساس خوبی از برنامه سال.
ترجمه: مربا. رویای برنامه ریزان می رود اشتباه است.
ترجمه: علامت گذاری Knopfler. بیشتر یک نمایش یا برنامه یاجشن بعدازظهر.
ترجمه: آهنگ متفرقه ستایش. چگونه برنامه های خود را بسیار عالی.
ترجمه: گروههای متفرقه بدون علامت. فقدان برنامه -- آن همه به من.
ترجمه: موج جدید. برنامه ریزی برای نایجل.
ترجمه: پت Dailey. برنامه جو.
ترجمه: ردیوهد. بحث مجری برنامه.