ترجمه: الماس درخشان. خود را کشتن....
ترجمه: الماس درخشان. Självdestruktivitetens Emissarie.
ترجمه: الماس درخشان. حوادث صنعتی سیاه.
ترجمه: الماس درخشان. ارسال برای خود کشی.
ترجمه: الماس درخشان. زمینه های از Faceless.
ترجمه: الماس درخشان. با روشنگری در صورت هلاک.
ترجمه: الماس درخشان. چیزی را که واقعا در اشتباه.
ترجمه: الماس درخشان. سرد وهم آور (چریکهی Samvetskvalens).
ترجمه: الماس درخشان. Demodets Arkitektur.
ترجمه: الماس درخشان. ریشه کنی این بیماری.
ترجمه: الماس درخشان. چنگال تباهی.
ترجمه: الماس درخشان. به چاقو به خودتان صدمه.
ترجمه: الماس درخشان. یکی دیگر از قدم نزدیک تر به مجموع Utfrystning.
ترجمه: الماس درخشان. مرگ.
ترجمه: الماس درخشان. زندگی بدون معنی.
ترجمه: الماس درخشان. سیاه.
ترجمه: الماس درخشان. پایانه زندگی.
ترجمه: الماس درخشان. خالص اضطراب Fucking.