ترجمه: Fischmob. چاره ای.
ترجمه: Fischmob. با اسلحه سرقت کردن.
ترجمه: Fischmob. در کسب و کار من.
ترجمه: Fischmob. پدر می خواهد که ما به.
ترجمه: Fischmob. متاسفم.
ترجمه: Fischmob. Bonanzarad.
ترجمه: Fischmob. کنترل از عطر و طعم.
ترجمه: Fischmob. شما با من تماس ادم بیکار و تنبل.
ترجمه: Fischmob. شما آه شما.
ترجمه: Fischmob. انگلیسی.
ترجمه: Fischmob. شما (آه ، شما).
ترجمه: Fischmob. Dreckmarketing.