ترجمه: Samael. وابسته برقص مرگ اپرای کوچک.
ترجمه: پس از دفن. عملیاتی.
ترجمه: اندرو لوید وبر. شبح اپرا.
ترجمه: نابود کننده. عملیات نابودی.
ترجمه: ضد پرچم. عملیات آزادی عراق.
ترجمه: ضد پرچم. عملیات آزادی عراق نفت.
ترجمه: بنیاد آسیا فیلم را دوبله کردن. عملیات عقاب.
ترجمه: Backseat بدرود. کار هنری.
ترجمه: بد مذهب. عملیات نجات.
ترجمه: قبل از اینکه چشمان آنها. راه عمل کنیم.
ترجمه: گرفتار فقر و فاقه اپرا. دریافت سگ شما خاموش من.
ترجمه: شخص مهم و برجسته. و متعلق به اجرا.
ترجمه: بیلی براگ. پسر خوب انجام شده.
ترجمه: چشم به هم زدن 182. شبح اپرا.