ترجمه: بمب صنعت موسیقی. ضربه مغزها شما را در تلویزیون زنده.
ترجمه: بمبئی باشگاه دوچرخه. حلقه را مثل برگ مرده و برو از کجا ضربات باد.
ترجمه: شکستن بنیامین. ضربه مرا با خود ببر.
ترجمه: بروس اسپرینگستین. دمیدن در باد.
ترجمه: نوعی جنون. ضربه ای به ضربه هزاره.
ترجمه: Darkthrone. از کجا ضربه سرد باد.
ترجمه: رویای شهر باشگاه فیلم. قاتل ضربه.
ترجمه: سوء استفاده. ضربه ای به اندیشه.
ترجمه: قالب. باد که ضربات.
ترجمه: فرانک زاپا. به هیچ وجه ضربات باد.
ترجمه: جورج هریسون. ضربه دور.
ترجمه: جورج هریسون. دمیدن در باد.
ترجمه: جاویدان. ضربات تراژدی در افق.
ترجمه: آهن دوشیزه. هنگامی که باد وحشی میوزد.
ترجمه: Jamiroquai. ضربه و ذهن شما.
ترجمه: جفرسون هواپیما. طلوع آفتاب ضربات علیه امپراتوری.
ترجمه: جوآن بائز. دمیدن در باد.
ترجمه: جان دنور. منفجر کردن تلویزیون تماشا کنید.