ترجمه: Bromheads ژاکت. زمان من بچه نخست.
ترجمه: متی خوب. نخست رستگاری زمان آکوستیک.
ترجمه: Rossington کالینز گروه. نخست زمان.
ترجمه: تیم Christensen. نخست زمان.
ترجمه: دفت پانک. بار نخست به زندگی شما وارد.
ترجمه: تغییر پیس. درست مثل بار اول.
ترجمه: قطب شمال میمون. اگر چه حق با تو بود زمان اول.
ترجمه: ارتش ترم اول. چروک در ساعت.
ترجمه: Barenaked خانمها. افزایش فشار برای اولین بار.
ترجمه: برت Jansch. اولین بار صورتت را دیدم.
ترجمه: بابی Goldsboro. تابستان برای اولین بار.
ترجمه: بمب صنعت موسیقی. من اولین بار همدیگرو دیدیم؟ Sanawon.
ترجمه: شب از پسران. اولین بار نباید مانند طعم معرفی خون.
ترجمه: شب از پسران. اولین بار طعم نباید مثل خون.
ترجمه: بادی گای. من اولین بار همدیگرو دیدیم؟ بلوز.
ترجمه: Caedmons تماس. قبل از یک زمان وجود داشت.